پرستاری که به عشق دوران کودکی خود رسید
تاریخ انتشار: ۲۹ آبان ۱۴۰۲ | کد خبر: ۳۹۱۲۴۰۳۰
خبرگزاری فارس استان مازندران-سمانه سراج فریدونی| همه ساله سالروز ولادت با سعادت بانوی قهرمان کربلا حضرت زینب(س) که به روز پرستار نامگذاری شده فرصتی است تا با سیره زندگی حضرت زینب(س) که همان تبلیغ نهضت حسینی همراه با صبر، استقامت و دلجویی و پرستاری از بیماران بوده بیشتر آشنا شویم.
یک پرستار که الگوی خود را حضرت زینب(س) قرار میدهد در طی شبانهروز شاهد صحنههایی از درد و رنج بیماران، گریه و زاری همراهان و حتی مرگ یک بیمار است که میتواند تاثیر منفی در روح و روان آن پرستار داشته باشد اما بهترین لحظه یک پرستار آن زمانی است که لبخند رضایت بیمار را میبیند و آن وقت است که خستگی از بدن او خارج میشود که هیچگاه این لحظه قابل توصیف نیست.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
یک پرستار نجات جان یک فرد را مهمترین اولویت خود میداند و به همین دلیل است که پیامبر اکرم(ص) میفرماید (هر کس یک شبانه روز از بیماری پرستاری کند خداوند متعال او را با ابراهیم خلیل محشور میکند.)
به مناسبت روز پرستار با یک بانوی پرستار فریدونکناری که ۱۸ سال سابقه فعالیت در بیمارستان امام خمینی(ره) فریدونکنار را دارد به گفتوگو نشستهایم.
فاطمه قنبریکناری از پرستارانی است که علاقه به شغل پرستاری را مربوط به دوران کودکی دانست و اظهارکرد: از دوران خوش کودکی که همزمان با دوران هشت سال دفاع مقدس بود برای کمک به هموطنان عزیز و علاقهمند به شغل پرستاری شدم.
وی که ۲۷ سال از زندگی مشترک خود را سپری کرده و دارای دو فرزند پسر میباشد، خاطرنشان کرد: در سال ۱۳۸۵ به استخدام وزارت بهداشت و درمان درآمدم و از همان سال در بخش اورژانس بیمارستان امامخمینی(ره) فریدونکنار مشغول فعالیت بودم.
این بانوی پرستار فریدونکناری با اشاره به اینکه شغل پرستاری مثل هر شغل دیگری سختی و مشکلات خاص خودش را دارد، تصریح کرد: حدود ۱۴ سال از سابقه کاری در بخش اورژانس میگذرد که به دلیل مشکلات جسمی و علاقهای که به اتاق عمل داشتم درخواست جابهجایی دادم و در سال ۱۳۹۹ در اتاق عمل مشغول فعالیت شدم.
قنبریکناری افزود: بابت عشق و علاقهای که به شغل پرستاری دارم همیشه شاکر خدای مهربان هستم و هیچ گله و شکایتی از این انتخابم ندارم.
وی با اشاره به اینکه همسرم در تمام مراحل زندگی یارو و یاورم بوده است، گفت: بیشتر روزهای هفته را به دلیل شیفتهایی که دارم درگیر کار هستم و با همکاری خانواده بهویژه حمایتهای همسرم موجب شده با صبر و استقامت بیشتری به مسیر خود ادامه دهم.
این بانوی پرستار با بیان اینکه مهارت، علم، دانش پرستاری در کنار حس انسان دوستی و کمک به همنوعان ثمربخشتر بوده ونتایج بهتری به دنبال خواهد داشت، افزود: هر پرستاری باید خود را مسؤول مراقبت از بیماران بداند و نقش خود را تا جایی که توان دارد به نحو احسن ایفا کند.
قنبری کناری با اشاره به اینکه پرستار نمونه باید از صبر، مهارتِ ارتباط با بیمار و همراهان، علم و دانش پرستاری برخوردار باشد، تاکید کرد: متاسفانه دانشجویان بعد از فارغالتحصیلی به دلیل نداشتن تجربه کافی در مراقبت از بیماران از مهارت کافی برخوردار نیستند.
وی با بیان اینکه برخی از بیماران برای پرستاران ارزش و جایگاهی که در شأن یک پرستار باشد را رعایت نمیکنند، گفت: از مسؤولان و مردم میخواهیم که به شغل پرستاری و جایگاه آنها که در شأن و مقامشان است ارزش قائل شوند.
این بانوی پرستار فریدونکناری به یکی از خاطرات زیبا و دلنشین خود در شغل پرستاری اشاره کرد و افزود: در سفر اولم به کربلا از اینکه به عنوان یکی از اعضای کادر درمان همکاری میکردم خیلی خوشحال بودم و حضور اهل بیت را در همه جا حس میکردم و این موجب میشد که هیچگاه احساس تنهایی نمیکردیم و این یکی از بهترین تجربهای بود که در این سفر به دست آوردم.
قنبری کناری کشتار زنان و کودکان مظلوم غزه به دست صهیونیستها را کاری بسیار وقیحانه برشمرد و گفت: اسرائیل با این نسلکشی که به راه انداخته گور خودش را کنده و مطمئن باشید که مردم غزه پیروز این جنگ خواهند بود.
این بانوی پرستار فریدونکناری با بیان اینکه زینبی بودن یک پرستار با دارا بودن صبر و استقامت میتواند در مسیر حضرت زینب(س) حرکت کند، تصریح کرد: یکی از سیره آن حضرت از خود گذشتگی و خستگی ناپذیر بودن در مقابل همه سختیها و کمک به همنوعان میباشد.
پایان پیام/غ
منبع: فارس
کلیدواژه: پرستار روز پرستار بانوی پرستار شغل پرستاری حضرت زینب س یک پرستار
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.farsnews.ir دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «فارس» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۹۱۲۴۰۳۰ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
سندروم استکهلم در مدارس ابتدایی/ فرزندتان را به ربات آزمون دهنده تبدیل نکنید!
عصر ایران؛ امید خزانی*- سندروم استکهلم پدیدهای روانی است که قربانی با آزارگر خود و یا گروگان با گروگانگیر حس همدلی و حتی وفاداری دارد! اما ارتباط این موضوع با مدارس ابتدایی و کودکان معصوم چیست؟
ما - والدین که فرزندانمان را مال خود و نه از خود میدانیم - با این فرشتگان معصوم کاری میکنیم که بیشباهت نیست به پدیده سندروم استکهلم و همدلی با گروگانگیران که برخی از مدارس ابتداییاند.
این تمثیل از آن روست که والدین با دستان خود فرزندان خود را به مدارسی میسپارند که با جان و جسم کودکانشان چون یک گروگان رفتار کنند و حتی در این روند نهایت همکاری را نشان میدهند و حتی خواستار فشاری بیشتر(شما بخوانید آزاری بیشتر) از جانب مدرسه متبوع میشوند.
قبلاً مطلبی با عنوان " آموزش فرزند یا فرزند کشی " در اینجا ( لینک) منتشر شد و مقایسه ای تطبیقی با کشورهای دنیا در روند آموزش ابتدایی آورذه شد که نشان می داد ساعات آموزش ابتدایی در ایران از متوسط آموزش دنیا ۳۰۰ الی ۴۰۰ ساعت بیشتر است و این با همکاری والدین صورت می پذیرد که به نظر نویسنده فاجعه بار است و در گذر زمان باعث فرسودگی کودکان در بستر آموزش میشود. اخیرا کودکی ۹ ساله از نزدیکان را دیدم که در اثر فشار بیش از حد درسی والدین تحصیلکرده اش و الزام آنها برای آمادگی آزمون دچار اسپاسم عضلانی شده بود و کودکی اش به تاراج رفته بود! چند نکته به اختصار در باب این پدیده عرض می کنم:
۱. اگر پدران سنت زده ما خطاب به معلمان می گفتند " گوشت فرزندم مال تو استخوان اش مال من " ؛ این روز ها خیلی از والدین مجوز شدیدتر از این برخوردها را به مدارس فرزندانشان می دهند اما نه در قالب تنبیه بدنی بلکه بسی فراتر؛ تلقین دایمی حس ناکافی بودن! دقت بفرمایید برای یک کودک ۷ تا ۱۰ ساله!
۲. بارها شاهد بوده ام که والدین از مدارس متبوع شان خواسته اند که فرزند ۹ ساله آنها را برای آزمون آماده کنند . آزمونهای بی پایانی چون مدارس تیزهوشان ؛ آزمون مدارس خاص( شما بخوانید مراکز گروگانگیری ویژه) و غیره.
اهداف دوره ی آموزشی ابتدایی کم و بیش در اکثر کشورهای پیشرفته و حتی با تعریف یونسکو بر ۳ مبنای زیر استوار است : یادگیری مبانی سواد و اعداد؛ یادگیری مهارت های اجتماعی و ایجاد شوق و علاقه برای یادگیری !! در کجای این هدف گذاری جهانی آماده سازی برای آزمون های خاص گنجانده شده است که شمای والدین روان کودک ۹ ساله تان را آزار می دهید و حتی بابت آن هزینه می پردازید؟ این اتحاد والدین و مدارس علیه یه کودک ۸-۹ ساله چه منطق و مبنایی جز کودک آزاری می تواند داشته باشد. البته همه کودکان در اثر فشارهای اینچنینی دچار اسپاسم عضلانی نمی شوند اما آثار ماندگار مخرب روحی بر وجودشان می نشیند! از دوره ابتدایی همان را انتظار باید داشت که عقلای جهان بر آن اجماع کرده اند!
۳. هر نوع آموزش با عنصر انضباط ( دیسیپلین) گره خورده است. گزاره های آموزش در فضای شاد و غیره لزوما در مقام عمل جوابگو نیستند. آموزش برای کودک دوره ابتدایی با محدودیت انضباط پذیری و زمان حداقلی سرو کار دارد. ظرفیت انضباط پذیری یک کودک دوره ابتدایی بسیار محدود و شکننده است. این محدودیت ها قابلیت توسعه دارند اما قطعا در افق ۱۲ ساله باعث فرسایش آموزشی خواهند شد!
۴. بقول فرنگی ها " شیطان در جزییات است " بسیاری از آزمون های متداول آموزشی از جمله achievement test , proficiency test و competency test و Aptitude test که نسخه بومی شده آنها در مدارس ما نیز استفاده می شود با ده ها متغیر و پارامترهای اجرایی و نیروهای مجرب آموزش دیده قابلیت اجرا و نتیجه درست دارند! با زیرساخت های موجود سخت افزاری و نیروی انسانی اشغال در اکثر مدارس ابتدایی نتایج درستی برای این آزمون ها متصور نیست!
۵. آموزش و در کل علوم انسانی بسیار ظریف و شکننده است و از قوانین پوزیتیویستی تبعیت نمی کنند. به این معنا که از درستی گزاره الف و گزاره ب لزوما درستی گزاره ج حاصل نمی شود. اگر موفقیت فرمول واحدی داشته باشد که ندارد آن فرمول در مورد فرزند شما با متغیرهای زیادی سروکار خواهد داشت و لزوما نتیجه نخواهد داد. آنچه که برای موفقیت در اکثر مدارس پایه و ابتدای ما ریل گذاری شده با نوعی آزار و خشونت پنهان گره خورده است و ره به ترکستان می برد ! جاده با کیفیت ؛ خودرو استاندارد ؛ راننده مجرب و ساعت رانندگی استاندارد سفر ایمن را به دنبال دارد !
۶. بارها شنیده ایم که برای ساختن یک کشور از مدارس ابتدایی شروع کنید و نیک می دانیم که کشورهای توسعه یافته ۱۰ درصد تولید ناخاص داخلی را صرف آموزش بویژه آموزش پایه می کنند و آموزش پایه درست از وظایف ذاتی دولت هاست ! بله همه اینها درست است اما عجالتا در فقدان این درایت ها از تبدیل فرزندتان به ربات آزمون دهنده بپرهیزید!
۷. به پشتوانه دو دهه تجربه در آموزش عرض می کنم اکثر برنامه هایی که در قالب فوق برنامه در مدارس غیردولتی ارایه می شود فاقد عمق لازم است و غالبا سطحی است. برای مثال ۳ سال زبان فوق برنامه مدارس تقریبا معادل ۸ ماه آموزش در موسسات معتبر زبان است!
پی نوشت: هر نوع آموزش در هر سطحی که در دوره کودکی ( زیر ۱۲ سال) متصور است قابلیت جبران در دوره نوجوانی را داراست اما و هزار اما که کودکی از دست رفته هرگز جبران پذیر نیست چه برسد به آزار و آسیب های روحی که عمری ممکن است گریبانگیر کودک شما باشد.
---------------------
*دکتریِ آموزش